در ایام مبارک از عید غدیر خم قرار داریم و در همه جهان مسلمانان در ایام مبارک و فرخنده شادی و جشن برگزار می‌کنند و به یکدیگر این عید عزیز را تبریک می‌گویند و در کشور ما هم مسلمانان از این قاعده مستثنی نیستند و در خیابان‌ها و مساجد صدا مولودی خوانی در مدد و ستایش رسول اکرم {ص} و حضرت علی علیه السلام به گوش عالم می‌رسد. به گزارش تابناک کردستان، ما این ایام مبارک و عزیز را به همه مسلمانان ایران چه اهل تسنن و چه هال تشیع تبریک عرض می‌نماییم و از خداوند بزرگ دعا می‌کنیم که از ثمرات و نتایج این ایام را بر دل و جان ما قرار بدهد. ما در اینجا قصد نداریم که این تاریخ عید عذیر خم را بررسی کنیم بلکه هدف ما شناختن هر چه بیشتر این ایام است.
عید غدیر خم در بین اهل تسنن و اهل تشیح در در یک چیز مشترک است و آن وجود و اثبات این عید است که هر دو مذهب جهان اسلام در وجود داشتن چنین واقعه در تاریخ اسلام کوچکترین شک و مناقشه‌ای باهمدیگر ندارند، بلکه اختلاف آن‌ها در نگاه کردن به این عید فرخنده است.
اهل تشیع عقیده دارند که در عید غدیر خم پیامبر اسلام{ص} جانشین خودش را یعنی حضرت علی علیه السلام را برای جامعه اسلامی معرفی کرده است و حق خلافت و امامت را بعد از وفات پیامبر اسلام به حضرت علی علیه السلام می‌دهند. ما در یادداشتی تحت عنوان"عید غدیر خم؛ عید ولایت حضرت علی بر جهان است" به این استدلال و نظریه امامت اهل تشیع اشاره کردیم که که از نظر اهل تشیع پیامبر اسلام از طرف خداوند بزرگ وحی و پیام دریافت کرده است که حضرت علی علیه السلام را به جانشین خودش در بین مسلمانان انتخاب کنند و اهل تسنن هم مسئله وحی الهی برای پیامبر اسلام را قبول دارند، ولی مسئله اصلی و مورد مناقشه اینجاست که محتوا و ماهیت وحی الهی مشخص نیست.
به عبارت دیگر از کجا معلوم و مشخص است که محتوا و ماهیت وحی الهی برای انتخاب کردن حضرت علی علیه السلام باشد؟ نه اهل تسنن و نه اهل تشیع بصورت کامل و اطمینان بخش مطمئن نیستند که محتوا پیام و وحی الهی برای انتخاب حضرت علی علیه السلام باشد، بلکه اهل تشیع فرض را بر مسئله امامت گذاشته است و به این نتیجه هم دست پیدا کرده است که پیامبر اسلام{ص} حضرت علی علیه السلام را به عنوان جانشینی انتخاب کرده است.
اما اهل تسنن عقیده دارند که مسئله خلافت و جانشینی پیامبر را نمیتوان براساس فرض کردن بر روی مسئله امامت حل و فصل کرد بلکه باید طبق دستورات خداوند در قرآن کریم مبنی بر اصل شورایی بودن مسئله جانشینی را حل کرد.
در اینجا اهل تسنن بین دو مسئله تفاوت قائل شده است.
مسئله اول حق خلافت حضرت علی علیه السلام است که اهل تسنن با دل و جان اعتقاد دارد که خلافت و امامت حق حضرت علی علیه السلام است و دلایل این اعتقاد در شایستگی و لیاقت ایشان در طول زندگی با پیامبر اسلام{ص} است که این حق را برای اهل تسنن ایجاد کرده است که حضرت علی علیه السلام در مقام خلافت بر امت اسلامی باشد.
اما مسئله دوم در نحوه انتخاب حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه است که اهل تسنن اعتقاد دارند که بهترین روش برای انتخاب خلیفه بر امت اسلامی روش شورایی بودن است که این اصل نه براساس فرض کردن اهل تسنن باشد بلکه یک دستور فوق بشری و آسمانی از طرف خداوند بزرگ است که مسئله و مشکلات جامعه را از جمله انتخاب خلیفه تا نظام اجتماعی و سیاسی و ... باید طبق اصل شورایی انجام شود.
امروز در جامعه ما و حتی در سطح دنیای برای مسائل و مشکلات جامعه اصلی را به نام اصل انتخابات برگزار می‌کنند و همه جریان‌ها اعم دینی و غیر دینی این اصل را قبول دارند و ریشه این اصل مهم بخاطر وجود یک فکر آسمانی و الهی است که امروز در سطح جهان طرفدارانی پیدا کرده است. ما در اینجا قصد بیان کردن جنبه منفی و مثبت این اصل شورایی نیستیم بلکه صرفا مسئله را توضیح می‌دهیم تا روشن شود که صورت مسئله چگونه است.
اما اهل تشیع متاسفانه بین این دو موضوع تفات قائل نیستند و این امر باعث تصورات و بینش غلط و اشتباه شده است و همچنین در بعضی از اوقات متاسفانه باعث کینه توزی و نفرت جوانان اهل تشیع نسبت به اهل تسنن شده اند و در این وسط برای جریان‌ها غیر دینی خوراک مناسبی ایجاد کرده است که بین اهل تسنن و اهل تشیع نقش دلسوز و خیر خواهانی را بازی کنند.
متاسفانه امروز بعضی از روحانیت اهل تشیع در کشور ما به این کینه توزی و نفرت بین اهل تسنن و اهل تشیع دامنه می‌زنند و علاقه دارند که عید غدیر خم را بیشتر به اهل تشیع نسبت دهند و اهل تسنن را صرفا به دلیل داشتن روش شورایی در انتخاب حضرت علی علیه السلام از عید مبارک و فرخنده بی بهره کنند و یک نوع مرزبندی اشتباه و غلط را بین اهل تسنن و اهل تشیع ایجاد می‌کنند.
اگر اهل تسنن خلافت حضرت علی را قبول نداشت حرف این روحانیون اهل تشیع کاملا درست و صحیح است، ولی مشکل اینجاست که اهل تسنن خلافت حضرت علی را یک حق می‌دانند، ولی باید از طریق روش شورایی این کار انجام شود.
در واقع تفاوت در داشتن حق خلافت حضرت علی علیه السلام نیست بلکه در نحوه‌ی انجام این حق است و نمیتوان صرفا به دلیل تفاوت در روش اهل تسنن را از عید غدیر خم محروم و بی بهره کرد. اگر مبنا روش و نحوه اجرای حق خلافت حضرت علی علیه السلام باشد مسلما اهل تسنن حق دارند که اهل تشیع را از عید غدیر خم بی بهره کنند در حالی که حضرت علی علیه السلام تعلق به یک مذهب خاص ندارد بلکه متعلق به جهان مسلمانان اعم از اهل تسنن و اهل تشیع است.
در کشور و استان کردستان متاسفانه بعضی از روحانیون اهل تشیع می‌گویند که "عید غدیر خم بر همه شیعیان تبریک و مبارکباد" چرا فقط بر شیعیان مبارک باشد؟
دلیل چنین سخنان اشتباه و غلط اینست که اهل تشیع فقط با چشم خلافت دنیایی به حضرت علی علیه السلام نگاه می‌کنند و از ولایت قلبی و درونی ایشان متاسفانه آگاه نیستند و بیشتر به دنبال کسب قدرت دنیای و سیاسی هستند و امروز ما نتیجه چنین نگاهی را در سطح جهان مشاهده می‌کنیم که چطور قدرت‌ها سیاسی و دنیایی مورد نفرت و کینه مردم و جامعه خودشان قرار گرفتند، ولی ولایت قلبی حضرت علی علیه السلام و مابقیه انبیا و اولیای الهی همچنان در قلب مردم وجود دارد و این اتقاق صرفا بخاطر همراهی این عزیزان با روح و محتوا و ماهیت انسانیت است.
اما ما اهل تسنن اعتقاد داریم که ولایت حضرت علی علیه السلام قلبی است نه دنیایی و هیچ مرزبندی‌ها مذهبی و غیر مذهبی را نمی‌شناسد و این ولایت قلبی رنگ و بوی دین اسلام را دارد، در دین اسلام مرز‌های قومی، سیاسی، نژادی و جنسیتی وجود ندارد بلکه مخاطب اصلی دین اسلام بیداری روح حقیقت جوی انسان هاست و انسان را برعکس جریان‌ها مادی فاقد محتوا و ماهیت نمی‌داند، بلکه انسان از نظر دین اسلام دارای محتوا و ماهیت است و از اینجا تفاوت‌های بین انسان‌ها و مابقیه موجودات آشکار خواهد شد.
امروز این جریان‌ها مادی با ژست گرفتن بر روی این نکته که انسان با دیگر موجودات زنده و یا بین انسان‌ها با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند ادعای برابری در جامعه بشری را دارند، در حالی که دین اسلام برابری بین انسان‌های را در داشتن پیام و روح حقیقت جوی می‌داند و بعد از آن بین انسان‌ها تفاوت قائل خواهد شد و مبنای این تفاوت آگاهی و بیداری روح حقیقت جوی انسانی است و هر کس تابع این روح حقیقت جو باشد مسلما با دیگر انسان‌ها تفاوت خواهد داشت.
در مورد ولایت قلبی حضرت علی علیه السلام داستان به همین شکل است که ایشان بر قلب و روح حقیقت جوی انسان‌ها تاثیر گذاشته است و در اینجا تفاوت بین اهل تسنن و اهل تشیع نیست و هر کس به همین صورت حضرت علی علیه السلام را قبول کنند انصافا ایشان بر وجود آن انسان‌ها حکومت و ولایت دارند.
امروز سیاستمداران تمام تلاش و کوشش می‌کنند که بر جامعه حکومت و تسلط داشته باشند و هر روز با بازی‌های جدید و فریب‌ها و نیرنگ به دنبال این هدف هستند و خیلی جالبست که در راه موفق هم نمیشوند و اگر تا به امروز برای جامعه تسلط پیدا کردند به دلیل این فریب‌ها و نیزنگ است نه بخاطر درستکاری و صداقت آن‌ها باشد.
اما ولایت حضرت علی علیه السلام نه براساس دروغ و فریب و یا ایجاد مرزبندی‌ها است بلکه براساس قلب و محتوا وجود انسانهاست و تا امروز اسم و نام ایشان بر وجود سیاستمداران سنگینی می‌کنند و نظام‌ها سیاسی در سراسر جهان تلاش می‌کنند با فریب و نیرنگ اسم حضرت علی را در اذهان جامعه کم رنگ کنند در حالی که حضرت علی علیه السلام فقط اسم نیست که بتوان آن را از ذهن مردم پاک کنند بلکه حضرت علی علیه السلام روح حقیقت جوی انسانی را بیدار کرده است و ترس و وحشت سیاستمداران در سطح جهان بیداری این روح حقیقت جو انسانی است و اگر نسبت به حضرت علی کینه و نفرت دارند بخاطر همین بیداری و آگاهی است.
مختار سلیمانی
عید غدیر خم در بین اهل تسنن و اهل تشیح در در یک چیز مشترک است و آن وجود و اثبات این عید است که هر دو مذهب جهان اسلام در وجود داشتن چنین واقعه در تاریخ اسلام کوچکترین شک و مناقشه‌ای باهمدیگر ندارند، بلکه اختلاف آن‌ها در نگاه کردن به این عید فرخنده است.
اهل تشیع عقیده دارند که در عید غدیر خم پیامبر اسلام{ص} جانشین خودش را یعنی حضرت علی علیه السلام را برای جامعه اسلامی معرفی کرده است و حق خلافت و امامت را بعد از وفات پیامبر اسلام به حضرت علی علیه السلام می‌دهند. ما در یادداشتی تحت عنوان"عید غدیر خم؛ عید ولایت حضرت علی بر جهان است" به این استدلال و نظریه امامت اهل تشیع اشاره کردیم که که از نظر اهل تشیع پیامبر اسلام از طرف خداوند بزرگ وحی و پیام دریافت کرده است که حضرت علی علیه السلام را به جانشین خودش در بین مسلمانان انتخاب کنند و اهل تسنن هم مسئله وحی الهی برای پیامبر اسلام را قبول دارند، ولی مسئله اصلی و مورد مناقشه اینجاست که محتوا و ماهیت وحی الهی مشخص نیست.
به عبارت دیگر از کجا معلوم و مشخص است که محتوا و ماهیت وحی الهی برای انتخاب کردن حضرت علی علیه السلام باشد؟ نه اهل تسنن و نه اهل تشیع بصورت کامل و اطمینان بخش مطمئن نیستند که محتوا پیام و وحی الهی برای انتخاب حضرت علی علیه السلام باشد، بلکه اهل تشیع فرض را بر مسئله امامت گذاشته است و به این نتیجه هم دست پیدا کرده است که پیامبر اسلام{ص} حضرت علی علیه السلام را به عنوان جانشینی انتخاب کرده است.
اما اهل تسنن عقیده دارند که مسئله خلافت و جانشینی پیامبر را نمیتوان براساس فرض کردن بر روی مسئله امامت حل و فصل کرد بلکه باید طبق دستورات خداوند در قرآن کریم مبنی بر اصل شورایی بودن مسئله جانشینی را حل کرد.
در اینجا اهل تسنن بین دو مسئله تفاوت قائل شده است.
مسئله اول حق خلافت حضرت علی علیه السلام است که اهل تسنن با دل و جان اعتقاد دارد که خلافت و امامت حق حضرت علی علیه السلام است و دلایل این اعتقاد در شایستگی و لیاقت ایشان در طول زندگی با پیامبر اسلام{ص} است که این حق را برای اهل تسنن ایجاد کرده است که حضرت علی علیه السلام در مقام خلافت بر امت اسلامی باشد.
اما مسئله دوم در نحوه انتخاب حضرت علی علیه السلام به عنوان خلیفه است که اهل تسنن اعتقاد دارند که بهترین روش برای انتخاب خلیفه بر امت اسلامی روش شورایی بودن است که این اصل نه براساس فرض کردن اهل تسنن باشد بلکه یک دستور فوق بشری و آسمانی از طرف خداوند بزرگ است که مسئله و مشکلات جامعه را از جمله انتخاب خلیفه تا نظام اجتماعی و سیاسی و ... باید طبق اصل شورایی انجام شود.
امروز در جامعه ما و حتی در سطح دنیای برای مسائل و مشکلات جامعه اصلی را به نام اصل انتخابات برگزار می‌کنند و همه جریان‌ها اعم دینی و غیر دینی این اصل را قبول دارند و ریشه این اصل مهم بخاطر وجود یک فکر آسمانی و الهی است که امروز در سطح جهان طرفدارانی پیدا کرده است. ما در اینجا قصد بیان کردن جنبه منفی و مثبت این اصل شورایی نیستیم بلکه صرفا مسئله را توضیح می‌دهیم تا روشن شود که صورت مسئله چگونه است.
اما اهل تشیع متاسفانه بین این دو موضوع تفات قائل نیستند و این امر باعث تصورات و بینش غلط و اشتباه شده است و همچنین در بعضی از اوقات متاسفانه باعث کینه توزی و نفرت جوانان اهل تشیع نسبت به اهل تسنن شده اند و در این وسط برای جریان‌ها غیر دینی خوراک مناسبی ایجاد کرده است که بین اهل تسنن و اهل تشیع نقش دلسوز و خیر خواهانی را بازی کنند.
متاسفانه امروز بعضی از روحانیت اهل تشیع در کشور ما به این کینه توزی و نفرت بین اهل تسنن و اهل تشیع دامنه می‌زنند و علاقه دارند که عید غدیر خم را بیشتر به اهل تشیع نسبت دهند و اهل تسنن را صرفا به دلیل داشتن روش شورایی در انتخاب حضرت علی علیه السلام از عید مبارک و فرخنده بی بهره کنند و یک نوع مرزبندی اشتباه و غلط را بین اهل تسنن و اهل تشیع ایجاد می‌کنند.
اگر اهل تسنن خلافت حضرت علی را قبول نداشت حرف این روحانیون اهل تشیع کاملا درست و صحیح است، ولی مشکل اینجاست که اهل تسنن خلافت حضرت علی را یک حق می‌دانند، ولی باید از طریق روش شورایی این کار انجام شود.
در واقع تفاوت در داشتن حق خلافت حضرت علی علیه السلام نیست بلکه در نحوه‌ی انجام این حق است و نمیتوان صرفا به دلیل تفاوت در روش اهل تسنن را از عید غدیر خم محروم و بی بهره کرد. اگر مبنا روش و نحوه اجرای حق خلافت حضرت علی علیه السلام باشد مسلما اهل تسنن حق دارند که اهل تشیع را از عید غدیر خم بی بهره کنند در حالی که حضرت علی علیه السلام تعلق به یک مذهب خاص ندارد بلکه متعلق به جهان مسلمانان اعم از اهل تسنن و اهل تشیع است.
در کشور و استان کردستان متاسفانه بعضی از روحانیون اهل تشیع می‌گویند که "عید غدیر خم بر همه شیعیان تبریک و مبارکباد" چرا فقط بر شیعیان مبارک باشد؟
دلیل چنین سخنان اشتباه و غلط اینست که اهل تشیع فقط با چشم خلافت دنیایی به حضرت علی علیه السلام نگاه می‌کنند و از ولایت قلبی و درونی ایشان متاسفانه آگاه نیستند و بیشتر به دنبال کسب قدرت دنیای و سیاسی هستند و امروز ما نتیجه چنین نگاهی را در سطح جهان مشاهده می‌کنیم که چطور قدرت‌ها سیاسی و دنیایی مورد نفرت و کینه مردم و جامعه خودشان قرار گرفتند، ولی ولایت قلبی حضرت علی علیه السلام و مابقیه انبیا و اولیای الهی همچنان در قلب مردم وجود دارد و این اتقاق صرفا بخاطر همراهی این عزیزان با روح و محتوا و ماهیت انسانیت است.
اما ما اهل تسنن اعتقاد داریم که ولایت حضرت علی علیه السلام قلبی است نه دنیایی و هیچ مرزبندی‌ها مذهبی و غیر مذهبی را نمی‌شناسد و این ولایت قلبی رنگ و بوی دین اسلام را دارد، در دین اسلام مرز‌های قومی، سیاسی، نژادی و جنسیتی وجود ندارد بلکه مخاطب اصلی دین اسلام بیداری روح حقیقت جوی انسان هاست و انسان را برعکس جریان‌ها مادی فاقد محتوا و ماهیت نمی‌داند، بلکه انسان از نظر دین اسلام دارای محتوا و ماهیت است و از اینجا تفاوت‌های بین انسان‌ها و مابقیه موجودات آشکار خواهد شد.
امروز این جریان‌ها مادی با ژست گرفتن بر روی این نکته که انسان با دیگر موجودات زنده و یا بین انسان‌ها با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند ادعای برابری در جامعه بشری را دارند، در حالی که دین اسلام برابری بین انسان‌های را در داشتن پیام و روح حقیقت جوی می‌داند و بعد از آن بین انسان‌ها تفاوت قائل خواهد شد و مبنای این تفاوت آگاهی و بیداری روح حقیقت جوی انسانی است و هر کس تابع این روح حقیقت جو باشد مسلما با دیگر انسان‌ها تفاوت خواهد داشت.
در مورد ولایت قلبی حضرت علی علیه السلام داستان به همین شکل است که ایشان بر قلب و روح حقیقت جوی انسان‌ها تاثیر گذاشته است و در اینجا تفاوت بین اهل تسنن و اهل تشیع نیست و هر کس به همین صورت حضرت علی علیه السلام را قبول کنند انصافا ایشان بر وجود آن انسان‌ها حکومت و ولایت دارند.
امروز سیاستمداران تمام تلاش و کوشش می‌کنند که بر جامعه حکومت و تسلط داشته باشند و هر روز با بازی‌های جدید و فریب‌ها و نیرنگ به دنبال این هدف هستند و خیلی جالبست که در راه موفق هم نمیشوند و اگر تا به امروز برای جامعه تسلط پیدا کردند به دلیل این فریب‌ها و نیزنگ است نه بخاطر درستکاری و صداقت آن‌ها باشد.
اما ولایت حضرت علی علیه السلام نه براساس دروغ و فریب و یا ایجاد مرزبندی‌ها است بلکه براساس قلب و محتوا وجود انسانهاست و تا امروز اسم و نام ایشان بر وجود سیاستمداران سنگینی می‌کنند و نظام‌ها سیاسی در سراسر جهان تلاش می‌کنند با فریب و نیرنگ اسم حضرت علی را در اذهان جامعه کم رنگ کنند در حالی که حضرت علی علیه السلام فقط اسم نیست که بتوان آن را از ذهن مردم پاک کنند بلکه حضرت علی علیه السلام روح حقیقت جوی انسانی را بیدار کرده است و ترس و وحشت سیاستمداران در سطح جهان بیداری این روح حقیقت جو انسانی است و اگر نسبت به حضرت علی کینه و نفرت دارند بخاطر همین بیداری و آگاهی است.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک